Rohingya پناهندگان بحران: 'اجساد انداخته بودند از قایق'

"هیچ کس نمی داند که چگونه بسیاری از مردم فوت کرده اند. آن می تواند 50 یا حتی بیشتر" را به یاد می آورد Khadiza

توسط MOHAMADREZASITE در 9 خرداد 1399

"هیچ کس نمی داند که چگونه بسیاری از مردم فوت کرده اند. آن می تواند 50 یا حتی بیشتر" را به یاد می آورد Khadiza بگوم.

50 سال پیر شد در میان 396 Rohingya مسلمانان که سعی کرده بود برای رسیدن به مالزی, اما که در نهایت بازگشت به بنگلادش ساحل پس از قایق حامل آنها بود سرگردان در دریا به مدت دو ماه.

او برآورد تعداد مرگ و میر می آید از تشییع جنازه پسرش officiated به عنوان یک امام و یک واعظ مسلمان در همان قایق است.

انسان قاچاقچیان هرگز تحویل داده و آنها را به خود اشتیاق برای مقصد.

Khadiza مجبور به فرار از خانه اش در میانمار به دلیل خشونت است که محققان سازمان ملل متحد به عنوان "مثال خوبی از پاکسازی قومی".

همسایه بنگلادش به او پناه حل فرار Rohingya مسلمانان در آنچه در حال حاضر تبدیل به بزرگترین اردوگاه پناهندگان.

حدود یک میلیون Rohingya قرار دارد در کخس بازار در بنگلادش و برخی از آنها مانند Khadiza نگه در آرزوی یک زندگی بهتر در مالزی, دروغ گفتن در سراسر خلیج بنگال است.

اما در Khadiza مورد رویای تبدیل به یک کابوس.

او بازگو چگونه خدمه - به قاچاقچیان انسان - تلاش برای پنهان کردن مرگ و میر بر خود را شلوغ قایق.

"آنها خواهد اجرا هر دو موتور به طوری که هیچ کدام می تواند شنیدن صدای پاشش آب در بدن انداخته بودند."

اغلب او می گوید: بدن دفع شد از در طول شب: "من مطمئن هستم حداقل 14 تا 15 زنان درگذشت."

مرگ یک زن که نشسته بود کنار او همچنان به traumatise Khadiza. به شدت خشک بود در ابتدا آشفته و رفتار عجیب و غریب. خدمه خود را به بالای عرشه قایق که در آن Khadiza می گوید: او درگذشت.

"من هنوز خالی از سکنه مرگ او. او در مقابل چشم ما است."

این زن تا به حال چهار فرزند با او. "پسر من مطلع دختر بزرگتر فقط 16 سال است که مادرش فوت کرده است."

"زن و سه فرزند دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد به مادر خود." او می گوید. "آنها گریه. آن قلب شکستن.

"بدن بلافاصله پرتاب می شود."

Khadiza یک از چهار ، او ساخته شده بود بی خانمان و بدون تابعیت در سال 2017 پس از شوهرش و یکی از فرزندان او کشته شدند در عملیات ارتش در ایالت راخین میانمار.

او روستا را به آتش کشیدند مجبور به رفتن به بنگلادش برای حل و فصل در کخس بازار اردوگاه پناهندگان با کودکان است.

پس از ازدواج با او دختر بزرگتر او craved برای ارائه یک زندگی بهتر برای او باقی مانده, پسر و دختر. "ما تا به حال یک زندگی سخت است. من نمی بینم هیچ آینده ای برای ما در یک اردوگاه پناهندگان."

پخش رسانه ای است که بر روی دستگاه شما پشتیبانی نشده

داستان او در مورد شنیده Rohingya که عبور از دریا به مالزی برای زندگی بهتر او را مجذوب. Khadiza جواهرات خود را فروخته و در کنار هم قرار 750 دلار (£610) به پرداخت به قاچاقچیان که ترتیب یک قایق برای آنها.

سپس یک شب در ماه فوریه او دریافت تماس تلفنی او تا به حال شده است در انتظار.

او نگه داشته و نیت خود راز و همراه برخی از لباس و طلا و جواهرات را در یک کیسه کوچک است. "به من گفت: من دوستان و همسایگان است که من خواهد بود رفتن دور برای درمان پزشکی" او می گوید ،

با پسر و دختر در دو Khadiza قفل شده خانه خود و تضعیف دور در تاریکی است.

یک مرد ملاقات کرد و آنها را در نزدیکی یک اتوبوس ایستاده هدایت آنها را به یک مزرعه خانه که در آن او را دیدم صدها نفر از دیگران.

این گروه در نظر گرفته شد به یک قایق که به آرامی مجموعه دریانوردی در خلیج بنگال بین سنت مارین سلیمان در بنگلادش و Akiab در میانمار.

"من برنامه ریزی شده بود برای ماه می باشد. من می خواستم یک زندگی بهتر است. من در رویای یک زندگی جدید در یک کشور جدید," او می گوید.

پس از دو روز آنها منتقل به یک قایق دیگر: یک بزرگتر پر از مردم است.

Khadiza می گوید: او حتی نمی باید اتاق به کشش پاهای او: "وجود دارد خانواده ها با زنان و کودکان است. من فکر می کنم وجود دارد بیش از 500 نفر است."

قایق بزرگتر از نمونه کرجی استفاده می شود در جنوب آسیا اما قطعا نه به اندازه کافی بزرگ برای بسیاری از مردم است.

خدمه باقی مانده بر روی عرشه فوقانی زنان داده شد وسط عرشه و مردان بودند تحت فشار قرار دادند به پایین. جالب اینجاست که خدمه بودند برمه مردان از میانمار کشور از کجا Rohingya مجبور شدند.

"در ابتدا من می ترسم" Khadiza به یاد. "من نمی دانم آنچه سرنوشت ما خواهد بود اما ما به عنوان حل و فصل شروع کردم به خواب دوباره.

"من فکر کردم ما را از رسیدن به یک زندگی بهتر. بنابراین هر آنچه که مشکلات ما از طریق رفتن ندارد."

قایق فاقد امکانات اولیه مانند آب و فاضلاب ، Khadiza شسته خودش تنها دو بار در دو ماه توسط نقشه کشی آب از دریا در مقابل دیگران است.

توالت شامل دو تخته های چوبی با یک سوراخ در وسط.

"چند روز پس از شروع سفر ما به مالزی, یک پسر سقوط از طریق سوراخ به دریا" Khadiza به یاد. "او سقوط کرد و درگذشت."

این اولین بار بود که از بسیاری از مرگ او شاهد بوده است.

پس از قایقرانی به مدت هفت روز و گاهی در آب و هوای بد این گروه در نهایت کشف مالزی ساحل. در اینجا وجود دارد انتظار از قایق های کوچک برای حمل و نقل آنها را به زمین.

اما هیچ کدام وارد شده است.

Coronavirus شیوع حال محکم مالزی امنیتی: با سواحل سپاه پاسداران انجام مکرر گشت و آن را دشوار است به دزدکی حرکت کردن در کشور است.

کاپیتان گفت: پناهندگان آنها نمی قادر خواهد بود به زمین در مالزی. Khadiza را امیدوار خرد شده بود با این بیماری همه گیر.

خدمه مجبور به عقب نشینی اما در مواجهه با کمبود مواد غذایی و آب است.

در راه خود را به مالزی پناهندگان داده شده بود برنج دو بار در روز گاهی با عدس و یک لیوان آب.

"در ابتدا, آن را تبدیل به یک وعده غذا در هر روز است. سپس یک وعده غذایی هر دو روز - فقط برنج ساده با هیچ چیز دیگری" Khadiza به یاد می آورد.

کمبود آب آشامیدنی تبدیل شدن به غیر قابل تحمل.

Khadiza می گوید که در اوج ناامیدی برخی از پناهندگان حتی نوشیدن آب دریا: "مردم سعی خواهد کرد به فرو نشاندن عطش خود را با خیساندن در آب و سپس wringing آن را دریافت قطره در دهان خود."

پخش رسانه ای است که بر روی دستگاه شما پشتیبانی نشده

روز بعد در سواحل تایلند یک قایق کوچک مرتب توسط قاچاقچیان انسان به ارمغان آورد در حد تامین نیاز.

اما در حالی که آنها در حال انتظار برای فرصت دیگری برای رسیدن به مالزی و برمه نیروی دریایی ره آنها.

"آنها دستگیر کاپیتان و سه نفر از اعضای خدمه اما آنها منتشر شد" Khadiza می گوید. "من حدس می زنم آنها ساخته شده برخی از مرتب کردن بر اساس از یک معامله."

دومین و آخرین تلاش برای زمین در مالزی نیز برای پایان دادن به شکست است. آن را برای همه روشن شد در قایق است که آنها به هیچ جا.

"ما دست خوش پیشامد میشه در دریا با هیچ امید تا رسیدن به ساحل. شدند از جان گذشته. ما درخواست خودمان را چگونه ما می تواند زنده ماندن بود."

بنابراین یک گروه از پناهندگان رفت تا به خدمه و التماس کرد و با آنها به پیاده در هر نقطه بدون در نظر گرفتن این که آیا آن بود میانمار یا بنگلادش.

اما خدمه حاضر باور آن را بیش از حد مخاطره آمیز است. آنها می تواند بازداشت و قایق خود را دور گرفته شده است.

به عنوان قایق زیرفشار aimlessly از در خلیج بنگال داستان متهم خدمه از تجاوز به عنف و شکنجه شروع به گردش.

"چیزهایی که خارج از کنترل" Khadiza می گوید. "من شنیده ام یکی از اعضای خدمه مورد حمله قرار گرفت و کشته بدن او ریخته شده در دریا."

وجود دارد 10 برمه خدمه نظارت بر تقریبا 400 پناهندگان. "آنها متوجه آن خواهد بود بسیار دشوار است برای آنها را به مبارزه و پیروزی" او می گوید.

خدمه خواستار پول بیشتری به استخدام قایق های کوچک که آنها را در ساحل. کسانی که در هیئت مدیره سرفه کردن یکی دیگر از $1,200.

بعد از چند روز یک قایق کوچک با نزدیک شدن به آنها را. بلافاصله کاپیتان و بسیاری از اعضای خدمه شروع به پریدن کرد به فرار.

کسانی که باقی مانده موفق به هدایت قایق به سمت بنگلادش با کمک دو باقی مانده خدمه.

"من خیلی خوشحال شد وقتی که من در نهایت دیدم ساحل برای اولین بار در دو ماه." Khadiza به یاد.

آنها در بنگلادش دوباره. پس از دیدن مردم در چنین شرایط بد محلی روستاییان به اطلاع بنگلادش گارد ساحلی.

پس از گذراندن دو هفته در قرنطینه Khadiza بازگشت به اردوگاه پناهندگان تنها برای پیدا کردن که جای او بود در حال حاضر اشغال شده توسط یکی دیگر از خانواده است.

او هیچ امید از رفتن به میانمار برای زندگی دوباره در زمین او پرورشی.

او در حال حاضر برای به اشتراک گذاشتن یک فضای کوچک با پسر و دختر.

"من از دست همه چیز برای رویای من," او می گوید: در آرام تفکر. "هرگز اشتباه من ساخته شده است."

تصاویر توسط لو یانگ



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.net
آخرین مطالب