'عشق نامه ای به همسایگی من است که به من کمک کرد تا فرار من از کشور'

به عنوان یک روزنامه نگار در ونزوئلا جثه Gregorio مارکز گزارش از مناطق فقیر از کاراکاس در حالی که مراقب باشید

توسط MOHAMADREZASITE در 8 تیر 1399

به عنوان یک روزنامه نگار در ونزوئلا جثه Gregorio مارکز گزارش از مناطق فقیر از کاراکاس در حالی که مراقب باشید به پنهان کردن خود را آغاز فروتن. اما سال بعد یک نامه عاشقانه به همسایگی او می خواهم احساس شرمنده خواهد بود بلیط خود را به یک زندگی جدید در خارج از کشور.

زمانی که جثه Gregorio مارکز بودم او استفاده می شود به عشق نوشتن نمایشنامه برای همکلاسی های خود را در مدرسه. او به ویژه به خاطر یک مورد یک گروه از حیوانات که برداشت در یک خرگوش و او را مورد آزار واقع شدند.

"پیام من وجود دارد که ما همه برابر است و ما نیاز به درمان مردم آبرومندانه. در پایان داستان حیوانات دیگر به خرگوش آنها را دوست ندارم و به رشد او را دوست دارم" او می گوید.

او همچنین مورد استفاده به تصور داستان اسباب بازی های خود را با هر داستان سرگرم کننده و نگه داشتن او شرکت تا یک هفته.

این یک شکل از فرار از واقعیات برای جوان جثه.

"بسیاری از زمان من در خانه به تنهایی. مادر من استفاده می شود به کار تمام روز من نیست که هر کسی در سن و سال من به بازی با" او به یاد می آورد.

"همه این بازی ها شد, حواس پرتی. من در ایجاد جهانی که من می خواستم به زندگی می کنند که بسیار متفاوت از جهان من در زندگی است."

که جهانی شد نینو جخوزس فقیر محله در حومه ونزوئلا در شهر کاراکاس. باندهای کنترل خیابان ها پس از جثه را مادر پاک آوردن چهار فرزند به تنهایی اجازه نمی دهد او را به ترک خانه.

"بسیاری از مادران در محله فکر کردم که راه برای مطمئن شوید که شما نمی تبدیل شدن به یک جنایتکار," او می گوید.

جثه بود و نه زمانی که هوگو چاوز سابق چترباز به قدرت رسید وعده یک انقلاب سوسیالیستی. به خانواده های کم درآمد مانند کسانی که در نینو جخوزس او یک قهرمان بود حداقل برای شروع با.

جثه بود و برای دیدن چاوز در تلویزیون. هر یکشنبه رئیس جمهور میزبان بحث نشان می دهد به نام Aló پرزیدنت جایی که او در زمان تماس از مردم در سراسر کشور است. اما آن را به یک بحران سیاسی آشکار در تلویزیون است که با الهام از جثه حرفه ای.

"من در واقع خاص به یاد داشته باشید بعد تصمیم گرفتم که من می خواستم به یک روزنامه نگار," او می گوید.

آن بود 11 آوریل سال 2002 دو روز پس از شروع اعتصاب عمومی. تظاهرات عظیم ساخته شده راه خود را به کاخ ریاست جمهوری افراد مسلح شروع به تیراندازی به سوی جمعیت و 19 نفر از جمله یک عکاس خبری.

جثه بود که 13, تماشا گشوده حوادث زندگی می کنند در تلویزیون. سپس تصویر را تغییر داد: چاوز یک ملی آدرس.

"کانال های تقسیم سیگنال نشان دادن یک پیام فوری از چاوز در یک طرف صفحه و از سوی دیگر آنها همچنان به نشان می دهد تظاهرات."

اما در عرض چند دقیقه این دولت موفق به قطع پوشش زنده از خیابان.

"بنابراین یک طرف صفحه نمایش سیاه شد و دیگر تا به حال چاوز" به خاطر جثه.

"برای من بسیار تکان دهنده و نه قادر به می دانم که چه می گذرد. اما آن را نیز بسیار تکان دهنده برای دیدن تمام کسانی که روزنامه نگاران در تلاش برای به دست آوردن اطلاعات با وجود همه خطرات. پس تقریبا وسواس با روزنامه نگاری آغاز شده است."

در عرض چند ساعت از پخش چاوز مجبور به استعفا شد توسط فرماندهی عالی نظامی اما 72 ساعت بعد - پس از تظاهرات بزرگ توسط خود هواداران - او را در اتهام. از آن پس او در مورد برچیدن خصوصی شبکه های تلویزیونی که او احساس می شد در برابر او.

اما جثه راه اندازی شد و در مسیر خود و در سال 2008 در حالی که برای تحصیل در رشته ارتباطات اجتماعی او پیوست یک روزنامه به نام Últimas Noticias به عنوان کارآموز مشغول به کار راه خود را به نوشتن برای یک بخش به نام کیودد (شهرستان).

"این شامل جمع آوری اطلاعات از محلات کاراکاس با مردم خواسته برای دولت است. پس از آن بیشتر یا کمتر از آنچه که من تا به حال زندگی می کردند در زندگی خود من است. در حال حاضر من می تواند صدای خود را به همه کسانی که به مردم و انتشار داستان های خود را."

اما جثه همیشه نگه داشته و آن را یک راز است که او زندگی می کردند در نینو جخوزس.

"من استفاده می شود برای پنهان کردن آن به طور کامل. من کسی نگو که من از وجود دارد," او می گوید. "من شرمنده از منطقه من از با وجود اینکه یک خبرنگار دیگر محلات فروتن که در آن مردم زندگی می کردند که خواستار بهبود است."

این زمان به چالش کشیدن به عنوان یک روزنامه نگار در ونزوئلا. چاوز حال رشد به طور فزاینده ای استبدادی و روزنامه نگاران بودند در حال حاضر در خطر حبس و اگر آنها انتقاد یک مقام دولتی.

جثه احساس او آمدن سن به عنوان یک روزنامه نگار فقط به عنوان آزادی مطبوعات ناپدید شد.

این روزنامه که جثه مشغول به کار بود برای به پایان رسید تا بودن ملى مانند بسیاری دیگر از روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی. این رسانه ها که موفق به جلوگیری از آن متوقف شد, برگزاری, دولت, به حساب, به منظور جلوگیری از ملی و یا بسته شدن.

پیدا کردن اطلاعات بیشتر در

  • گوش دادن به خوزه صحبت کردن به چشم انداز در سرویس جهانی بی بی سی (تولید کننده تام Roseingrave)
  • دانلود پادکست چشم انداز

در سال 2013 جثه شروع به کار برای El Nacional, یک روزنامه با 70 سال سابقه که باقی مانده یکی از آخرین صداهای منتقد در کشور است.

"دولت در زمان هر مرحله ممکن است برای روزنامه به کاغذ واقعی چاپ شده در" جثه به یاد.

"جالب بود به عنوان یک روزنامه نگار در آن زمان از آنجا که گاهی اوقات شما می توانید نوشتن یک تیتر که هر انتقادی مرجع, اما پس از آن در این گزارش خبری شما می تواند به دلیل سانسور نمی خواندن کل داستان. بنابراین من که خیلی - تا زمانی که من پیدا شد."

بعد در حالی که کار به عنوان یک فرهنگی خبرنگار یک روزنامه جثه فرستاده شد به نقد و بررسی عملکرد توسط دختر یک سیاستمدار برجسته, Diosdado Cabello.

او می خواستم به عنوان یک خواننده و جثه تماشای مخاطبان فریاد و booing در آنجا که پدر او بود.

زمانی که گزارش خود را منتشر شد او تقریبا از کار اخراج و اتحادیه روزنامه نگاران تا به حال قدم به صرفه جویی در کار خود را. این آخرین بار بود او نوشت: چیزی که می تواند به عنوان انتقادی از رژیم است.

برای سال جثه بود و در انتظار آن روز که او می تواند ترک نینو جخوزس. او می خواست یک زندگی بهتر - یک خانه که در آن او می تواند احساس امنیت و دسترسی به آب آشامیدنی هر روز. در نینو Jesús, شما اغلب می تواند تنها یک بار در هفته آن وجود دارد و همچنین می تواند دوره تا 20 روز طولانی که در آن هیچ دسترسی به آب در همه.

بنابراین در نوامبر 2012 و چند ماه قبل از او فارغ التحصیل جثه نقل مکان به یک آپارتمان در التمیرا محله از کاراکاس به اشتراک گذاشتن یک اتاق با یک دوست به پایان می رسد دیدار.

اما تقریبا به عنوان به زودی به عنوان او به سمت چپ چیزی عجیب و غریب اتفاق افتاده است. شرم او احساس کرده بود درباره barrio برای مدت طولانی از بین میره و جایگزین شد شدید حس عشق.

"همانطور که می رود," شما نمی درک آنچه شما باید تا زمانی که شما آن را از دست بدهند.' من ارتباط بیشتر با من از کجا آمد هنگامی که من آن را دیدم از دور می گوید:" خوزه.

او متوجه شد که مهارت ها و تجارب او می خواهم به دست آورد در حال رشد در نینو جخوزس حال شکل او را در راه مثبت. "من حدس می زنم من," او می گوید.

و در عرض چند ماه فرصت به وجود آمد به دنیا بگویید در مورد آن.

حتی قبل از چاوز به قدرت رسید ونزوئلا برگزار شد محبوب سالانه عشق نامه نوشتن رقابت است.

"این فقط یکی دیگر از راه به برخی از رنگ به زندگی مردم در یک کشور که در آن همه چیز اشتباه است و هیچ چیز کار می کند" خوزه می گوید.

صدها نفر از مردم در زمان شرکت در این مسابقه و این تبدیل شد به طوری که موفق شد در نهایت باز به شرکت کنندگان از کشورهای دیگر است.

بسیاری از حروف نوشته شده بود به عزیزان و بستگان و یا حتی حیوانات خانگی. اما در سال 2013 زمانی که جثه شاهد رقابت تبلیغ او احساس الهام بخش برای انجام کاری متفاوت است.

او تصمیم به نوشتن در مورد نینو جخوزس.

"من اعلام عشق من به یک محله, اما آن را نیز یک راه گفتن حقیقت در مورد چگونه جامعه به نظر می رسد دور از این محله به جای نگاه کردن به آنها و مراقبت از آنها" خوزه می گوید. "من ساخته شده صلح با محله است."

جثه دیده بود که خشونت و جرم و جنایت مرگ است که ونزوئلا در ارتباط با نینو جخوزس. اما او همچنین می خواستم برای نشان دادن رنگ زندگی در پشت تمام این داستان.

"از دور شما را نمی بینم افرادی که در آن خانه های کوچک مردم که عشق و لبخند در آن محلات" خوزه می گوید. "بنابراین من قصد قرار بود که به واژه ها گفتن که چگونه من آمد به عشق و به جای درک و درک آن بوده است بسیار مهم است به شخص من تبدیل شد."

جثه انتخاب شد به عنوان یک فینالیست در رقابت و خواسته شده بود به عنوان خوانده شده نامه عشق در یک تئاتر در کاراکاس.

"عزیز نینو جخوزس من هنوز هم به یاد داشته باشید خود را به شکل انتزاعی و خود را نشان داد سایه" او آغاز شد.

اگر چه زمانی که من در زندگی خود را در خیابان ها و راه پله ها خود را, من می خواهم و نه فقط نگاه کردن به آسمان به خاطر آن بود که تنها چیزی که من در اطراف من. من ادم سفیه و احمق...

شما را سرزنش نیست برای هر چیزی, اما من می خواستم به دور از شما.

من استفاده می شود به نفرت بیدار شدن از خواب در ساعت چهار صبح به مبارزه برای یک صندلی در اتوبوس را که من به کار می کنند.

من متنفر بودم از رفتن به بالا یا پایین هر یک از خود را لعنت مراحل. من متنفر بودم روی پشت بام است که متوقف نمی سنگ قطرات باران و یا گلوله. من متنفر ورق گسترش بیش سفت بدن است که دیگر نمی تواند احساس سرد از آسفالت. من از شما متنفر بودم.

در حال حاضر من از دست شما.

من از دست طوطی موجدار در میان ابرها مثل غربت ، من از دست های سبز خود درختان در کنار نارنجی از خود آجر نوازش آبی از آب خود تانک. من از دست گستاخی از خروس در سحر و فصاحت از گربه ها در هوای گرگ و میش. من از دست شما.

اگر چه من درک می کنیم چقدر مهم شما به ساختمان های زندگی من, من همیشه شرمنده از شما. من محروم دانستن شما.

و من متاسفم.

من هرگز متعلق به شما تا آنجا که من در حال حاضر زمانی که من بدون شما و شما بدون من. من هرگز متوجه شدم که قبل از من عاشق چیزی است که من می خواهم در حال حاضر از دست داده است.

من هرگز از شما خواسته برای هر چیزی قبل از, اما این بار من از شما میخواهم که به من ببخش...

من از شما آمد و من همیشه در خدمت شماست.

جثه

پس از یک حرکت و عملکرد بسیار به تعجب خود را جثه برنده این رقابت است. به عنوان او راه می رفت تا به مرحله به گمان او باید شده اند وجود دارد اشتباه است و قضات در نظر گرفته شده بود به نام یکی از دیگر فینالیست - برخی از مراتب بیشتر شناخته شده و با زیبایی نوشته شده است نامه.

جثه اهدا شد یک ساعت مچی به ارزش $5,000. او می دانست که این یک سیاست بیمه یک راه برای گرفتن پول اگر او واقعا به آن نیاز و پنهان آن را به دقت در لباس زیر خود را به کشو.

حدود یک ماه بعد در آپارتمان خود بود سرقت و بسیاری از اشیاء با ارزش خود را از جمله لپ تاپ به سرقت رفته بودند.

اما سازمان دیده بان باقی مانده با خیال راحت دوربین خود را در زیر جوراب و شلوار.

رئیس جمهور چاوز درگذشت و در همان سال به عنوان خوزه برنده جایزه و معاون رئیس جمهور نیکولاس مادورو در زمان بیش از. همزمان با سقوط قیمت نفت و نرخ تورم رو به افزایش اقتصاد کشور رفت و به باقی بمانند.

"شما فقط نمی تواند دریافت غذا" خوزه می گوید. "آنها اختصاص داده شده تمام شهروندان یک روز از هفته را به خرید مواد غذایی با توجه به کارت شناسایی خود را به شماره. من روز جمعه اما به طور معمول مواد غذایی تحویل داده شد در روز دوشنبه. بنابراین روز جمعه شما نمی خواهد که هر گونه مواد غذایی در سوپر مارکت هر بیشتر. اگر من سعی کردم به خرید در روز دوشنبه من اجازه نداشتم. این فقط خالص ناامیدی مطلق. آن را بسیار تحقیر آمیز و بسیار غم انگیز است."

تا سال 2015 قادر به زنده کردن از درآمد خود را به عنوان یک روزنامه نگار جثه شروع به فکر کردن در مورد ترک ونزوئلا است. اما در ابتدا او رفت و برگشت به خانه دوران کودکی خود را.

"مادر من بود و هنوز هم در آنجا زندگی می کنند و با توجه به این که من نمی توانستم به هیچ وجه به خانواده من با من در آن زمان به خوبی با آنها می شود. این یک راه خوب برای خداحافظی و آن را در واقع دوست داشتنی برای بازگشت به محل من رشد کرده بود تا برای دیدن آن رنگ دوباره."

جثه در بر داشت ایده خروج بسیار مشکل است زیرا او می ترسید او نمی خواهد بود قادر به بازگشت به زمانی که مادورو در قدرت باقی.

اما کشور او می دانست که دیگر وجود داشته است. همه چیز شده بود به سرعت در حال تغییر و رو به وخامت تا به سرعت. و او متوجه شد که حتی اگر او تا به حال به ترک کشور او هرگز دوباره را پشت سر بگذاریم که بخشی از خودش بود که جعلی در نینو جخوزس.

جثه می دانستند که به منظور ترک او نیاز به دلار اما به ارزش ونزوئلا ارز بولیوار غرق شده بود تا کم آنها عملا unobtainable.

پس از او پرسید: یک دوست بود که در سفر به ایالات متحده اگر او را تماشا و آن را به فروش برساند. او موافقت کرد اما تنها قادر به دریافت 1500 $برای آن - 3500 دلار کمتر از ارزش واقعی آن است.

که به اندازه کافی ، او تصمیم به مهاجرت به بوئنوس آیرس با یک دوست که او را بخشید پول برای بلیط یک طرفه. او با استفاده از پول از سازمان دیده بان برای کمک به او برای زنده ماندن پس از او وجود دارد.

جثه قبلا بازدید آرژانتین در سال 2011 و در حال حاضر دوستان زندگی در کشور است. او دوست داشت باز بودن فرهنگ و حیاتی او معتقد بودند او می خواهم که قادر به دریافت اجازه اقامت.

پس از گفت و احساسی خداحافظی به خانواده اش جثه وارد بوئنوس آیرس با عکس و بولیوار سکه ها و بلیط به عنوان خاطرات زندگی خود را در بازگشت به خانه.

او انتظار می رود ، پس از همه, او شده است می خواهم یک روزنامه نگار موفق در نشریات احترام در ونزوئلا و فکر کردم این امر آن را برای او آسان برای پیدا کردن کار در روزنامه نگاری.

اما آن را به. او خود را صرف ماه احساس بیمار استفاده نشده به سرد آرژانتینی زمستان و تا به حال هیچ آگهی برای مصاحبه های شغلی. او تصمیم گرفت تا شروع به کار در یک کافه که او می گوید به او کمک کرد تا به عنوان یک فرد رشد و یادگیری به کار به عنوان بخشی از یک تیم است.

"این مرا ببینید که هیچ چیز می تواند گرفته شده برای اعطا در زندگی است که شما همیشه می توانید از ابتدا شروع می شود. برای شروع از ابتدا بدون نفس."

شش ماه بعد او قادر به پیدا کردن یک کار در یک آژانس تبلیغاتی.

در این چهار سال پس از او در سمت چپ ونزوئلا جثه بازگشته است. و او را نمی بینم که تغییر در حالی که دولت همچنان با chavismo - نظام سیاسی و ایدئولوژی ایجاد شده توسط چاوز.

چیزهایی وجود دارد که او نتواند - که مهمترین آنها, ساحل, آب و هوا و ال آویلا کوه.

اما این دلایل به اندازه کافی به ترک آرژانتین.

"نه تنها به دلیل بحران اقتصادی کنونی بلکه به این خاطر که من هستم گی و ونزوئلا است که یک ضد همجنس کشور که در آن LGBTI مردم هیچ حقوق و دائما در جامعه" خوزه می گوید.

در ماه فوریه پس از صرفه جویی برای سال های بسیاری جثه نقل مکان کرد و از 70 سال به آرژانتین. او می خواست او را به راحتی زندگی می کنند در سال های بعد و این ممکن نبود در ونزوئلا.

خوزه می گوید: عشق او در نامه ای به نینو جخوزس زندگی خود را تغییر.

"از آن ساخته شده من احساس معتبر نه تنها به عنوان یک انسان و نه تنها برای من داستان از ریشه فروتن بلکه برای آنچه که من تا به حال ارائه به عنوان یک نویسنده مشتاق که تا آن زمان همیشه احساس است که من به اندازه کافی استعداد حتی اگر من تا به حال شده است به نوشتن برای روزنامه ها برای سال" خوزه می گوید.

"که جایزه بسیار مهم در زندگی من, آن را به من اجازه داد به مهاجرت از کشور, فرار از بحران و آن را همچنان به من نزدیک تر به مردم باور نکردنی از سراسر جهان است."

گوش دادن به خوزه صحبت کردن به چشم انداز در سرویس جهانی بی بی سی (تولید کننده تام Roseingrave)

شما همچنین ممکن است علاقه مند می شود:

به عنوان یک پسر نوجوان گی در شوروی سابق و روسیه وس Hurley نفس آه امداد هنگامی که مادر او ازدواج آمریکایی و حرکت آنها به ما - اما او به زودی خود را کشف ناپدری جیمز بود که به شدت ضد همجنس. این منجر به تیره و تار شدن روابط تا زمانی که جیمز تحت یک تحول غیر منتظره.

"من نفرت من ضد همجنس او و سپس او را به عنوان trans'

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن